کنــارت هستند ؛ تا کـــی !؟ متنفرم از معشوقی که اسم "هرزگی" هایش را آزادی بگذارد ایـن بـی تــفـآوتـیهـآ... ایــن بـی خــَـبــَـری هــآ... گــآهی دیــدآر از ســَـر اجـبـآر... نــَـبـودَن هآ ... نـَـدیــدَن هــآ .... یــَـعـنـی بــُـرو ...! گـــآهــی چـِـقــَـدر خِــنـگ مـیـشــویـم ...! ایـن بـی تــفـآوتـیهـآ... این روزها جای خالی ” تـو ” را با عروسکی پر می کنم اما هر چه هست ” دل شـکـســتـن ” بلد نیست... چرا نگاه می کنی ؟ تنها ندیده ای ؟ به من نخند ... من هم روزگاری عزیز دل کسی بودم ... مــی خـواهـم داستـانـی از علاقــه ام بـه تــو را بنـویسـم یـکی بـــود ، یـکی … بـی خیال……..!! خــلاصـه اش میشود اینــکـه :
صفحه قبل 1 ... 7 8 9 10 11 ... 16 صفحه بعد
تا وقتـــی که به تو احتــیاج دارند …
از پیشــت میروند یک روز ؛ کدام روز ؟!
وقتی کســی جایت آمد …
دوستت دارند ؛ تا چه موقع !؟
تا موقعی که کسی دیگر را برای دوســت داشـتن پیــدا کنـند …
میگویــند : عاشــقت هســتند برای همیشه نه …
فقط تا وقتی که نوبت بــــــازی با تو تمام بشود !
و این است بازی باهــم بودن … !
اسم نگرانی هایت را "گیر"
و برای بی تفاوتی هایش "بی اعتمادی" را بهانه کند ...
همانند توست مرا ” دوست ندارد ” احساس ندارد !
واست دم در میاره
من رفتم،باهات قهرم،دیگه تموم،دیگه دوستت ندارم.......
و چقـــــــــــــــــــــــــــــــــــدر
دلم میخواهد بشنوم:
کجا بچه ی لوس؟!
غلط میکنی که میری..... مگه دست خودته؟؟/
رفتن به این راحتی نیست
امــــــــــــــــــــــــــــــا
نمیدانم چه حکمتیست
که آدمی همیشه اینجور وقتها
میشنود:
به جهـــــــــــــــــــــنم
Design By : MohammadDesign.IR |