شک کرده بـودم کسی بین ماست !
حالا یقین دارم “مـن” بین دو نفر بودم !
چقدر تفاوت وجود داشت بین واقعیت و طرز فکر من!
شک کرده بـودم کسی بین ماست ! حالا یقین دارم “مـن” بین دو نفر بودم ! چقدر تفاوت وجود داشت بین واقعیت و طرز فکر من!
در پیش چشــم همـه … برای مـن دسـت نیـافتنـی بـودی … حـرفـی نیسـت … امـا بی انصـاف … لااقـل در پیـش چشـم مـن … بـرای همـه دم دستـی نبـاش …
حــرفت که می شــود … بـا خنــده می گــویم : یـادش بخــیر ، فرامـوشــش کـردم … امــا نمــی داننــد هنــوز هــم … کسی اشتباه تماس می گیرد سست میشوم که نکند تو باشی ! گاهی چقدر دلم هوس شیطنت میکند از همان شیطنت هایی که حرف تو پشت بند ان باشد که میگویی : مگه دستم بهت نرسه
برای فراموش کردنت هر شب ارزوی الزایمر میکنم خوش بحال تو که وقتی او امد بدون هیچ دردسری فراموشم کردی !
درد دارد وقتی من عاشقانه هایم را می نویسم دیگران یاد عشقشان می افتند اما تو بی خیالی !
به سلامتی پسری که گفت : اگه بمونی میشی مادر دخترم اگه بری میشی اسم دخترم ! چقدردوست داشتم یک نفرازمن می پرسید چرانگاه هات آنقدرغمگین است؟ چرالبخندهایت آنقدربی رنگ است؟ اما افسوس افسوس هیچ کس نبودهمیشه من بودم ومن تنهایی پرازخاطره آری باتو هستم باتویی که ازکنارم گذاشتی وحتی یک بارهم نپرسیدی چراچشم هانت بارانی است
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 16 صفحه بعد
اگر گفتی چگونه می شود مرده ای را زنده کرد ؟
فرض کن من مُرده ام ، حالا بخند …
تنهايي
دست به صورتم نزن !
می ترسم بیفتد . . .
نقاب خندانی که بر چهره دارم! و بعد . . .
سیل اشک هایم تو را با خود ببرد . . .
و باز من بمانم و تنهایی . . .
Design By : MohammadDesign.IR |